-برادر من شما با عوامل بيگانه در ارتباطيد!
-من؟عوامل بيگانه کجا بود؟
-خفه شو...اعتراف کن!فقط اعتراف کن!تو با عوامل بيگانه در ارتباطی!
-ولی من...
-زر نزن بچه ....!!(****)اعتراف کن...حالتو ميگيرم ها!
-اما من...
-اما و اگر نداره يا همين الان اعتراف می کنی يا .... و ..... و ..... ت رو جلو چشمت ميارم همين الان...
-......
-اعتراف نمی کنی؟ما اصلا به اعتراف تو نيازی نداريم بد بخت!!خودت تو وبلاگت اعتراف کردی....
-اعتراف به چی؟؟؟؟؟
-خفه شو!هرزه ی عوضی و ... و .... و ......!!تو با فرشيد در ارتباطی...کثافت آشغال....وطن فروش!!
-فرشيد؟؟کدوم فرشيد؟؟
-خودت رو به اون راه نزن فلان فلان شده!!!حالا ديگه فرشيد يادت رفت؟؟
-آقا من در تمام عمرم با هيچ فرةيدی آشنا نبودم!!
-نبودی؟نبودی؟(شترق!!!!شترق فحش!شترق سيلی و ....)اعتراف کن.
-من فرشيد نمی شناسم...
-تو فرشيد امين رو نمی شناسی؟عامل بيگانه!هرزه!!!نمی شناسی؟تو با اين لوس آنجلسی ها چه نسبتی داری؟بر انداز عوضی!الاغ!
-فرشيد امين؟؟
-خودت تو وبلاگت يه تيکه از ترانه هاش رو گذاشتی!!!بگو ببينم ديگه چيا بينتون رد و بدل شده؟؟؟ها ؟؟مواد؟حشيش؟بيانيه؟؟؟
-ولی من اصلا نمی فهمم شما چی می گيد!!!!
-اِاِاِ؟نفهم شدی حالا ديگه!وقتی می خواستی با شعر های فرشيد امين انقلاب راه بندازی که هوشت خوب کار می کرد....حالا خر شدی؟؟زود باش بگو اون رمزتون چی بود؟؟؟؟
-رمزمون؟
-خفه!!! خودت نوشته بودی!!!گفتم که ما نيازی هم به اعتراف تو نداريم!ما همه چيز رو خودمون می دونيم!!همه چيز رو....!!!همه چيز رو....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر